عدم توازن در توزیع امکانات و دسترسی به منابع مختلف در فضای جغرافیایی ملی و منطقهای، ازجمله عوامل زمینهساز در قطبی شدن فضا شناخته میشود. از این رو طی دهههای اخیر ضرورت توجه به موضوع برنامهریزی منطقهای و آمایش سرزمین برای توسعه یکپارچه مناطق و کاهش نابرابری میان مناطق اهمیت مضاعفی یافته است. در برنامهریزی شهری و منطقهای، زیرساختها به عنوان سامانههای حیاتبخش به مراکز ست و فعالیت شناخته میشوند. این سامانهها به طور کلی شامل شبکههای تولید، انتقال و توزیع آب، برق، فاضلاب، مخابرات و ارتباطات، سوخت و گازرسانی میگردند (گرچه در بعضی تقسیمبندیها، زنجیره تامین و توزیع مواد غذایی و مدیریت پسماند نیز به سامانههای پیشین افزوده میشوند). از نظر تئوری، عمده توجه مباحث منطقهای و آمایشی بر روی مطالعه الگوهای اسکان، توزیع و ماهیت فعالیتها و ارتباطات میان آنها متمرکز شده است و در این میان، ماهیت زیرساختها ذیل این سه بعد مورد مطالعه قرار گرفته و اهمیت آنها به عنوان یک کلیت منسجم تحتالشعاع سایر موضوعات قرار میگیرد. در این نوشتار تلاش بر آن است تا به اختصار نشان داده شود که چرا مطالعه زیرساختها در برنامهریزی توسعه منطقهای حایز اهمیت است.
درباره این سایت